اوایل شهریور با تو رفتم دکتر و گله کردم که نی نی کوچولومون نذاشت بفهمیم جنسیتش چیه و خواستم یه بار دیگه بنویسه برم سونوگرافی و ایشون هم گفتن خوب نیست زیاد بری سونو و بهتره صبرکنیم تا آخر ماه و لطف کردن و واسه 29ام شهریور نوشتن حالا تا آخر شهریور چطور دوام آوردیم بماند همه خانواده با هیجان منتظر اون روز بودن اما تو یه جور دیگه بودی با اینکه خودت میگفتی داداش میخوای اما از بس شنیده بودی ما دختر میخوایم تو هم همش حرف دختر میزدی و همش میگفتی مامان کی میریم ببینیم نی نی مون چیه تا براش طلا و ... بگیریم؟ از چه چیز بی ارزش و ناقابلی هم خریدهات رو شروع کردی قربونت برم ...عسلم آخه تو چه میفهمی که تو این دوره زمونه مامانش نمیتونه طلا بخره چه...